#رمان زندگی سخت من - پارت 5

همه بانگاه های عجیب به شلوارکی که پوشیده بودم نگاه میکردن نمیدونم چرا ولی خیلی جلب توجه میکرد تا اینکه یکی از کارمندای کمپانی اومد جلو و گفت : اینو ازکجا آوردی؟

تانیا(من): از لباسای کمپانی برداشتم .

کارمند:بدون اجازه!امکان نداره!

تانیا (من): این رو شوگا بهم داد و گفت که لازم به اجازه نیست!چیزی شده؟
کارمند: چی ؟ شوگا این شلوارجی هوپ هست این شلوار مورد علاقشه .در همین لحظه دیدم جی هوپ داره باسرعت به طرفم میاد .از دستم محکم گرفت و منو چسبوند به دیوار .
جی هوپ:تو کی هستی؟کدوم آشغالی به تو اجازه داد این شلوار رو بپوشی ؟هان؟جواب بده؟

اون فقط داد میکشید و نمیذاشت حرف بزنم و مچ دستمو فشار میداد .
جی هوپ : مگه کری ؟
تانیا (من):دستمو ول کن خواهش میکنم (با گریه) خواهش میکنم درد داره !!!!!
جی هوپ بعد اینکه دید خیلی عصبانی شده و اطرافیان دارن من و اونو تماشا میکنن بهم گفت:ای دختره ی عوضی و دستمو ول کرد .
برگشت و بهم گفت:دنبالم بیا !
تانیا (من): نه نمیام 
جی هوپ:چی گفتی !یه بار دیگه تکرار کن ! 
اون منو از زمین بلند کرد و من هی داد میکشیدمو میگفتم بزارم زمین بزارم زمین .تا اینکه وارد یه اتاق شدیم.
جی هوپ :خفه شووو!فکر کردی اینجا شهر هرته و هر چی دوست داری میتونی بپوشی ؟
باورم نمیشد از همه شنیده بودم که جی هوپ مهربونترین عضو تو گروهه ولی معلوم بود از یه چیزی ناراحته !
جی هوپ: هی !کری؟ اینو ازکی گرفتی ؟
تانیا(من): از شوگا 
جی هوپ: ای عوضی خیلی دروغگویی .

تانیا(من): چیه باور نمیکنی برو از خودش بپرس !بعدشم این شلوار به آدم عصبانی مثل تو نمیخوره !
جی هوب :چی!
میخواست یه سیلی بخوابونه تو صورتم که از پشت شوگا دستشو گرفت .
جی هوپ: شوگا!
شوگا:جی هوپ آروم باش اون تازه وارده و در ضمن ببخشید من این شلوار رو اشتباهی دادم بهش ازش عصبانی نشو
جی هوپ : شوگا !باورم نمیشه !چرا 
تانیا(من): آیییییییی 
هردوشون بهم نگاه کردن جی هوپ از شدت عصبانی بودن جوری دستمو فشار داده بود که جای انگشتاش رو دستم افتاده بود .
جی هوپ :من اصن ازت خوشم نمیاد دختره ی عوضی نیومده مایه ی دردسر شدی. و ازاتاق رفت بیرون .
شوگا: دستتو بده بمن !درد داری؟
و ...........

 

╔═══❖•ೋ° ❀ °ೋ•❖═══╗ 

             Purple sun set

╚═══❖•ೋ° ❀ °ೋ•❖═══╝

#رمان زندگی سخت من _پارت ۴

رمان زندگی  سخت من پارت ۴ بپر ادامه 

ادامه نوشته

#رمان زندگی سخت من _پارت ۳

سلام پارت جدید رمان 

#رمان زندگی سخت من 

بپرید ادامه 

ادامه نوشته

#رمان زندگی سخت من-پارت2

خب خب آمدم با ی پارت از رمان زندگی سخت من . 

خب خب برو ادامه گلم  

کپی ممنوع 

نظر یادت نره!

ادامه نوشته

#رمان- زندگی -سخت من -پارت ۱

خب خب آمدم با ی پارت از رمان زندگی سخت من . 

خب خب برو ادامه گلم  

کپی ممنوع 

نظر یادت نره!

ادامه نوشته

بیوگرافی رمان زندگی سخت من

خب کم کسی تو دنیا هس که بی تی اس رو نشناسه !

بی تی اس ی گروه کیپاپر معروف تو جهانه 

خب محض اطلاع من ی آرمی ام عرررررررر

و الان هم توضیحاتی درمورد داستانم عرض میکنم 

#رمان -زندگی-سخت من 

خلاصه داستان:دختری به نام تانیا که در یک زلزله خانواده اش را از دست میدهد با تلاش فراوان به کار آرایشگری اعضای بی تی اس میرسد از این جاست که داستان زندگی او با هفت نفر از افراد معروف جهان آغاز میشود و....

ژانر:عاشقانه_کمدی_فانتزی

تعداد پارت:۳۰

کپی ممنوع